دانشگاه صنعتی امیرکبیر به عنوان هاب کشور در زمینه هوش انتخاب شد
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۳۸۸۷۸
معاون پژوهشی دانشگاه صنعتی امیرکبیر از انتخاب این دانشگاه به عنوان هاب کشور توسط بعضی وزارت خانهها در زمینه هوش مصنوعی خبر داد.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد جواد عامری شهرابی معاون پژوهشی دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مراسم اختتامیه هفتمین جشنواره هوش مصنوعی دانشگاه صنعتی امیرکبیر گفت: بیش از یک دهه از برگزاری این مسابقه میگذرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: مشکلاتی در ارتباط بین دانشگاه و صنعت در گذشته وجود داشته است. ریشه برخی از این مشکلات به دانشگاه و برخی دیگر به صنعت برمیگردد. این مشکلات در کشورهای دیگر هم وجود داشته است.
عامری با بیان این که مسابقه هوش مصنوعی بر اساس نیازهای صنعت شکل گرفته بطوری که عنوان هر مسابقه با نظر صنعت حامی مسابقه تعیین میشود. گفت: پژوهشگران همیشه گلایه داشتند که پژوهشهای شان در کتابخانهها خاک میخورد؛ اما امروز با برگزاری این نوع مسابقات پژوهشها کاربردی میشوند.
وی گفت: در این راستا، سعی بر آن است پایان نامهها را نیز به سمت حل مشکلات صنعت ببریم که قطعا صنعت هم حمایت خواهد کرد. با مذاکراتی که با شرکت فولاد مبارکه اصفهان داشتیم آنها پذیرفتند که از پایین نامههای مرتبط با صنعت فولاد حمایتهای خوبی داشته باشند. به طوری که، هر پژوهشی مرتبط با فولاد مبارکه انجام شود، از ۳۰ تا ۷۰ میلیون تومان از پایاننامهاش حمایت مالی میشود. همچنین هر کدام از طرحهایی که بتواند به طرح کلان برسد، از حمایت ۱۰۰ میلیون تومانی بهرهمند میشوند. کسانی که در مسابقه برنده شدند یا نشدند هم میتوانند از این حمایت استفاده کنند با این شرط که یکی از استادان دانشگاه صنعتی امیرکبیر مسئولیت آن طرح را بپذیرد.
معاون پژوهشی دانشگاه صنعتی امیرکبیر تصریح کرد: اتاق بازرگانی هم اعلام کرده است که از پایاننامههای دانشجویان این دانشگاه حمایت خواهد کرد. هم راستا کردن پایاننامهها با مشکلات کشور یکی از برنامههای مهم معاونت پژوهشی دانشگاه صنعتی امیرکبیر است. بازدید از واحدهای صنعتی هم یکی دیگر از اقدامات معاونت پژوهشی جهت آشنایی اساتید و دانشجویان با صنعت است. بعضی از شرکتها هزینههای رفت و آمد و اسکان دانشجویان و استادان را به عهده گرفتهاند تا پژوهشهای دانشگاهی در راستای نیازهای آن شرکت هدایت شود.
وی تاکید کرد: کمک هزینه پژوهش حداقل ۶۶ میلیون تومانی برای استادان جوان در راستای ارتباط بهتر با صنعت درنظر گرفته شده است.
معاون پژوهشی دانشگاه صنعتی امیرکبیر گفت: هدف مسابقه این است که ارتباط خوبی بین دانشگاه و صنعت ایجاد کند. به همین دلیل، با تمام توان در این زمینه تلاش خواهیم کرد.
عامری با اشاره به این که از صنایع درخواست میکنم به تقویت این ارتباط ادامه دهند، یادآور شد: برخی وزارتخانهها دانشگاه صنعتی امیرکبیر را به عنوان هاب هوش مصنوعی کشور انتخاب کردند و اعلام کردند که هر دانشگاهی در کشور قصد دارد در زمینه هوش مصنوعی مرتبط با وزراتخانه مربوطه فعالیت کند، باید از طریق دانشگاه صنعتی امیرکبیر اقدام کند. چرا که ظرفیتهای بسیار خوبی در این دانشگاه وجود دارد.
معاون پژوهشی دانشگاه صنعتی امیرکبیر افزود: هماکنون پروژههای بسیاری در دانشگاه صنعتی امیرکبیر در حال انجام است که در همکاری با هوشمند سازی صنایع شکل گرفته است.
وی یادآور شد: هوشمندسازی یکی از اهداف اصلی دانشگاه صنعتی امیرکبیر است و ریاست دانشگاه بارها این بر این ماموریت تاکید داشتند. در این زمینه پتانسیل بالایی در دانشگاه وجود دارد. به جرات میتوان گفت همه دانشکدههای این دانشگاه، هماکنون در موضوع هوشمندسازی فعالیت دارند. برای مثال در دانشکده نفت، موضوع هوشمندسازی چاههای نفتی بیش از یک دهه است نه تنها تدریس میشود بلکه پایان نامهها و مقالات متعددی نیز منتشر کرده است. دانشکدههای مثل مهندسی برق، مکانیک، شیمی و ... که مدتهاست در این زمینه فعالند؛ لذا به نظر من این مسابقه میتواند در سطح دانشگاه نیز برگزار شود.
وی در پایان از حمایت واحد تحقیق و توسعه همراه اول، کارگزاری پیشرو و شرکت کاشف که در مسابقه بعنوان حامی حضور داشتند تشکر کرد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: دانشگاه امیرکبیر هوش مصنوعی پایان نامه معاون پژوهشی دانشگاه صنعتی امیرکبیر پایان نامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۳۸۸۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کاربستهای پژوهشی در جامعۀ ایران زمینه زدوده هستند؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بومیسازی نظریههای جامعهشناسی از مباحث چالشزا و مهم در قلمرو رشته علوم انسانی، بهویژه جامعه شناسی است.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجهایم و این وضعیت، آنقدر عادی و طبیعی شده است که مسألهبودن آن را درنمییابیم.
* تعریف زمینه در نظریههای جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر یکی از نکاتی که باعث میشود نظریهها در پژوهش شکل حادتری به خود بگیرد آن نامشخص بودن و ابهام بر سر تعریف و مصداق زمینه است. آیا منظور از زمینه همان جامعه و فرهنگ بومی ایران است یا نظریههای جامعهشناختی غربی؟ اگر جامعە بومی زمینه محسوب میشود، نظریههای جامعهشناسی برای کاربستهای پژوهشی در جامعۀ ایران زمینه زدوده هستند.
زمینهمند بودن یا زمینهزدوده بودن نظریهها، بسته به مصداق و تعریف زمینه معنا پیدا میکنداین استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ اگر نظریهها و تبیینهای تئوریک جامعهشناختی زمینه در نظر گرفته شوند، افکار، ایدهها و اندیشههای فلسفی و ادبی، خارج از زمینه خواهند بود؛ بنابراین زمینهمند بودن یا زمینهزدوده بودن نظریهها، بسته به مصداق و تعریف زمینه معنا پیدا میکند. اما به نظر میرسد اگر زمینه همان جامعه و فرهنگ ایران در نظر گرفته شود بیشتر کافی به مقصود باشد و در اینجا نیز تقریباً همین تلقی، در نظر گرفته شده است.
* کاربست غیرانتقادی نظریههای جامعهشناسی غربی
این پژوهشگر توضیح میدهد که در اثر کثرت استعمال و فراوانی کاربست مفاهیم و نظریههای برآمده از جوامع غربی، پژوهشگر بومی رفته رفته دچار خطای شناختی میشود.
به نظر وی میرسد که تبیینهای حاصل آمده از نظریۀ جامعهشناسان مشهور غربی مثلا دورکیم، وبر، مارکس، زیمل، پارسونز، هابرماس، فوکو، گیدنز و... تفاوتهای ناشی از تاریخ، فرهنگ، طبیعت، سیاست و اقتصاد متفاوت دو نوع جامعه را لحاظ میکند و یا اساساً تفاوت دو نوع جامعه آنقدر حائز اهمیت یا تعیین کننده نیستند و در شیوه پوزیتیویستی و علمی پژوهش، تفاوتهای کیفی دو نوع جامعه محلی از اعراب ندارند و ازاینرو نظریههای جامعهشناسی مدرن، مسائل گوناگون جامعۀ ایران را به طور دقیق و معتبر توضیح میدهند و جای نگرانی ندارد.
در اثر کثرت استعمال و فراوانی کاربست مفاهیم و نظریههای برآمده از جوامع غربی، پژوهشگر بومی رفته رفته دچار خطای شناختی میشودنبوی ادامه میدهد که با عینک نظریههای غربی؛ مسائل جامعۀ ما دیده نمیشوند، بلکه مسائلی که خاص جامعۀ غربی است و نظریهپرداز برای همان مسأله اقدام به برساخت نظریه کرده، مطابق با نظریههای مدرن، دیده میشوند. به نظر میرسد حجم مسائل کشف و صید نشده، بسیار بسیار فراوانتر باشند، مسائلی که خاص جامعۀ ایران هستند و نظریههای غربی، امکان دست یافتن به آنها را برای پژوهشگران بومی فراهم نمیسازند.
*تفاوت جامعه ایرانی با جوامع غربی
نبوی در این مقاله مینویسد: نهتنها با دیدگاه هرمنوتیکی، بلکه با دیدگاه پوزیتیویستی نیز قابل اثبات است که جامعۀ ایرانی با جوامع غربی تفاوتهای ژرف و بارزی دارد و جغرافیا و طبیعت متفاوت در ایران، سبب شکلگیری تاریخی متفاوت، اقوامی متفاوت، دین و فرهنگی متفاوت، توزیع قدرت و توزیع ثروتی متفاوت، احساساتی متفاوت، عقلانیتی متفاوت، فلسفه و علم و هنری متفاوت، و ازاینرو باعث کنشهای فردی و جمعی متفاوتی در جامعۀ ایران شده است.
این پژوهش بیان میکند که نظریۀ جامعهشناسی بهعنوان ابزاری علمی که در جامعهای متفاوت با ایران پدید آمده و شکل گرفته و در واقع توسط نظریهپرداز با امکانات محدود علمی بهویژه معلومات محدود درباره جامعۀ ایران برساخته شده است، توانایی کمی را دارد که این همه تفاوتهای عمیق را در نظریۀ خود لحاظ کند.
به زعم این پژوهشگر لازم است که در عین قدرشناسی از قابلیتها و تواناییهای نظریههای مدرن جامعهشناختی، با نگاهی انتقادی به کاستیهای آنها در ارتباط با مسائل خاص جامعۀ ایران، توجه نمود و همانند برخی جامعهشناسان که دست به بازسازی مارکسیسم یا دیگر نظریهها زدند، به بازسازی یا برساخت نظریه با هدف کاربست برای مسائل بومی پرداخت.
* پارادایم مسلّط در اجتماعات علمی
نبوی در ادامه این پژوهش توضیح میدهد که آن چه در جامعە علمی و پژوهشی ایران روی میدهد بیشتر از آن که دست یافتن به تبیین جدیدتری باشد، گنجاندن رویدادها و امر واقعهها در قالبهای ازپیش طراحی شده مفاهیم و نظریههای رسمیت یافتە غربی است. غافل از آن که رویدادها و واقعیتهای جامعە ایرانی احتمالا تبیین دیگری را اقتضاء میکند و پژوهشگر و جامعهشناس به نقد و بازاندیشی مفاهیم موجود و نظریۀ موجود اقدام نمیکند.
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که کوهن تحت عنوان پارادایم مسلّط توضیح میدهد، در اجتماعات علمی جوامع غربی هم صدق میکند؛ بنابراین، لازم میآید که پژوهشگران و جامعهشناسان و بهویژه صاحبنظران و نظریهشناسان و روشنفکران، بخشی از تلاشهای فکری خود را معطوف به نقد مفاهیم و نظریههای رایج و بازآفرینی نظریههای بدیع برای تبیینهای کارآمدتر مسائل بومی نمایند.
* شکلگیری جنبشهای اجتماعی
دلایل و استدلالهایی که جنبشهای اجتماعی برای خود دارند، به تدریج مرام و ایدئولوژی آنها را شکل میدهدبه زعم نبوی جامعۀ ایران در طول تاریخ، از پیش از اسلام تاکنون، همواره جامعهای دینی بوده است. شاید به دلیل ایالتی بودن سلسلههای پادشاهی و سلطۀ فرهنگ ایلاتی توزیع انحصاری قدرت وجود داشته و توزیع انحصاری قدرت به نوبۀ خود، سبب شکلگیری جنبشهایی برای رفع ظلم و ستم میشده است.
این پژوهشگر مینویسد دلایل و استدلالهایی که جنبشهای اجتماعی برای خود داشتند، به تدریج مرام و ایدئولوژی آنها را شکل میدهد و این مرامها، چه درصورت موفقیت جنبشها و چه درصورت شکست، گاهی رفته رفته مبدل به باور و عقیده دینی و معنوی میگردید.
این استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ مطابق با همین سازوکار، در طول تاریخ فِرَق متعددی در جامعۀ ایران و به مقیاس وسیعتر در جوامع اسلامی شکل گرفتهاند. جامعۀ ایران با چنین سابقۀ نیرومند در شکلدادن به انواع فرق و مذاهب، بعید است با دانش و علم جدید، چنین برخوردی نداشته باشد. غرض اینکه فرهنگ ایرانی با چنان ماهیتی، ممکن است نظریههای علمی جدید را مبدل به مذهب یا شبهمذهب کند.
نبوی بیان میکند که مارکسیسم در دوره پهلوی بهطور ملموس چنین سرنوشتی پیدا کرده بود و اکنون به نظر میرسد وفاداری و تعهد به دیگر نظریههای جامعهشناختی، گرچه کمی خفیفتر، اما چنین سرنوشتی را یافته باشد. مطابق با همین رویه، بهجز مواردی معدود، هیچ اقدام مؤثری برای نقد و بازاندیشی نظریههای غیربومی و نظریهسازی بومی عملا صورت نمیگیرد.
این پژوهشگر اینگونه جمعبندی میکند که طی دهههای اخیر معدود کسانی اقدام به برساخت یا بازسازی نظریهها و تبیینهای بومی اقدام کردهاند. در نهایت به طور کلی جامعۀ ایران، نَه به دلایل ایدئولوژیک، بلکه بنا به دلایل مطلقاً علمی به برساختن تبیینهای بومی از مسائل خود احتیاج مبرم دارد.
انتهای پیام/